به نام خدا

با سلام 

من در این مطلب از همه ی معلم های خودم انتقاد کردم به غیر از دو معلم ان هم اقای جوادی و اقای جهانتیغ که من در یک برگه از ان ها انتقاد کردم 

:اول از همه

اقای خناری: اقای خناری معلم مهربانی بود و در کلاسش مهربانی و خنده موج میزد فقط ایشان کمی به دلیل کمبود وقت تند درس دادند مثل فصل بهداشت که در یک جلسه تمام شد و ایشان پرسش کلاسی فقط یک بار داشتند و ما نیز کتاب را میبستیم تا هفته ی بعد و ما حدود200 صفحه را در یک شب خواندیم و هیچ چیز از کلاس ها یادمان نبود

اقای ابوالقاسمی: اقای ابوالقاسمی نیز تند درس میدادن و مانند اقای خناری پرسش نداشتند و لی یک تفاوت بااقای خناری و ان هم ما در کلاس ایشان درس یاد نمیگرفتیم و یادمون میرفت ولی در کلاس اقای خناری درس را کمی یاد میگرفتیم

اقای بهشتی : معلمی مهربان که زبان من از توصیف اشان عاجز است ولی اگر اشان مانند سایر معلم ها تقلب میگرفتند نصف مدرسه در دفتر بودند

اقای نجفی: اقای نجفی مهربان بود ولی گاهی اوقات در هنگام شوخی جدی میشد و ما از کلاسشان استفاده های زیادی میکردیم فقط ایشان بر عکس اقای خناری و ابوالقاسمی پرسش کلاسی فراوان داشتند که ما مجبور بودیم بیشتر وقتمان در روز را صرف درس ایشان میکردیم

توضیح: من نمیگویم که پرسش کلاسی کم یا زیاد داشته باشید فقط من میگویم به اندازه ی کافی داشته باشید

اقای عبداللهی : در کلاس ایشان خنده و یاد خدا موج میزد ایشان مهربان بودند ولی کمی زود رنج بودند و دانش اموزان را انقدر دوست داشتند که از غیبت انان ناراحت میشدند

اقای کاظمی: اقای کاظمی کلاسی کم خنده و جدی داشتند و ما در کلاس ایشان باید بسیار کم حرف میزدیم یا استراحت میکردیم

اقای بنی اسدی : اقای بنی اسدی معلم ریاضی بودند و باید کمی بیشتر درس میدادند متاسفانه بعضی از دانش اموزان ایشان را مسخره میکردند و ایشان حتی خم به ابرو نمی اورد

اقای منصوری نزاد: اقای منصوری نزاد کلاس را مانند حکومت نظامی کرده بودند و کلاسی جدی با پرسش فراوان داشتند ولی ارفاق های ایشان بسیار خوب بود

اقای تنده :ایشان قشنگ درس میدادند ولی در اخرای کلاس برای مثال در نیم ساعت اخر کلاس دانش اوزان را به پایین میفرستادند که این کار موجب ناراحتی اقای ترحمی و یحیایی میشد

اقای مهدی نزاد:ایشان کلاس خوبی داشتند ولی کلاس ایشان تنوعی نداشت مثلا ما یا باید مینوشتیم یا باید گوش میدادیم ما در کلاس ایشان بسیار کم استراحت داشتیم و ایشان توقعشان از دانش اموزان بسیار بود

اقای شعبانی: اقای شعبانی کمی در اداره ی کلاس کم گذاشتند و به نظر من این تنها ایراد اشان بود

و اقای دژکام:اقای دژکام معلمی سخت گیر بود و به جرئت میگویم  که نصف بچه ها در کلاس ایشان چیزی دستگیرشان نمیشد امتحان های سختی میگرفتند در صورتی که  زیاد خوب درس نمیدادند ایشان مهربان بودند ولی اگر مبصر حتی اگر کلاس ساکت بود اسم به ایشان نمیداد نمره کم میکرد که من از این واقعه بی بهره نبودم

 امیدوارم که نظراتتان را در مورد این مطلب بگذارید تا من به نظرات شما پاسخ دهم 

 دانش اموز یایه ی سوم: علی رضا قناد